در ایالات متحده شرکت‌های امنیتی خصوصی از دولت‌های فدرال، ایالتی و محلی آمریکا روی هم، نگهبانان، پرسنل و کارآگاهان بیشتری استخدام می‌کنند و بسیاری از وظایفی را که زمانی جزو اصلی مأموریت پلیس دولتی شمرده می‌شد انجام می‌دهند. پدیده پلیس خصوصی در همه جهان در حال رشد است.

 

پلیس خصوصی نوعاً بر زیان به جای جرم، روش های پیشگیرانه جای مجازات؛ دادگستری خصوصی (نظیر اخراج اختلاس کنندگان یا صدور هشدارهای تجاوز ممنوع برای کسانی که از مغازه‌ها جنس بلند می‌کنند) جای دادگاه عمومی و مالکیت خصوصی جای مالکیت عمومی تمرکز می‌کنند.

 

پلیس خصوصی ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﻠﻴﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ ﺷﻤﺎﺭ ﭘﻠﻴﺲ‌ﻫﺎﻱ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺍﺯ ﭘﻠﻴﺲ ﺭﺳـﻤﻲ ﺑـﻴﺶ ﺗـﺮاست ﻭ ﻫـﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﻳـﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻴﺶ ﺗﺮﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺷـﻚ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﺩﺭ ﺧـﻮﺭ ﺗـﻮﺟﻬﻲ ﺑـﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﻻﺭﻱﻫـﺎ ﺑـﻪ ﻭﺟـﻮﺩ ﻣـﻲ ﺁﻭﺭﺩ . ﭘﻠـﻴﺲ ﺧﺼﻮﺻـﻲ ﻣﻤﻜـﻦ ﺍﺳـﺖ ﻣﻜﻤـﻞ ﻭ ﻧـﺎﻇﺮ ﭘﻠﻴﺲ ﻫﺎﻱ ﺭﺳﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺟﺎﻣﻌﻪﺍﻱ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺗﺮ ﺗﺸﺮﻳﻚ ﻣﺴﺎﻋﻲ ﻛﻨﺪ.

 

ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﻔﻆ ﺍﺻﻮﻝ ﺩﻣﻜﺮﺍﺳﻲ ﺑﺎ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﻮﺩ مثلا ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻳﻜـﻲ ﺍﺯ ﻣﻠﺰﻭﻣـﺎﺕ ﺍﺳﺎﺳـﻲ ﻭ ﺍﻭﻟﻴـﻪ ﻣﺜـﻞ ﺍﻣﻨﻴـﺖ ﺑـﻪ ﭼﺸـﻢ ﻛـﺎﻻﻳﻲ ﺗﺠﻤﻠـﻲ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻲ ﺑﻀﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ بی ﺑﻬﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ماند. ﺍﻳـﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺻﺮﻓﺎ ﻣﺄﻣﻮﺭﺍﻥ ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻣﺠﺎﺯ ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﺩﺭ ﭼـﺎﺭﭼﻮﺏ ﻗـﻮﺍﻧﻴﻦ ﺑـﻪ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ ﺁﻣﻴﺰ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺷﻮﻧﺪ، ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﻴﺶ ﺗـررﻋﺎﻳـﺖ ﺧﻮﺍﻫـﺪ ﺷـﺪ.[۵]

 

بندچهارم: پلیس عمومی و پلیس محلی

 

پلیس عمومی عبارت است از پلیس هایی که به صورت متمرکز عمل می‌کنند و مسئول ایجاد نظم و ترتیب و آسایش و آرامش در سطح جامعه به صورت گسترده می پردازند. منظور از این آسایش، یعنی همان چیزی که لازمه مدنیت و سهولت روابط جمعی است، می‌باشد. پلیس عمومی فارق از اعمال وظیفه در سطح محلی، گستره وسیع تری را جهت ایجاد نظم و امنیت در اختیار دارد.

 

در مقابل پلیس عمومی که در سطحی گسترده عمل می‌کند پلیس محلی وجود دارد که دارای مأموریت حفظ نظم و آرامش است. جهت تحقق اهداف پلیس محلی می‌توان به افزایش ایستگاه ها یا پست‌های کوچک پلیس در محله‌های جرم‌زا پرداخت. این ایستگاه های پلیس محلی با همکاری شهروندان داوطلب، مردم را در زمینه پیشگیری از جرم توجیه و از روش‌های مختلف آن آگاه می‌کنند و از این طریق نظم را در منطقه برقرار می‌نمایند. هدف‌های پلیس محلی عبارتند از؛ کاهش احساس ناامنی، مهار و کنترل جرایم خرد و افزایش اعتماد به پلیس.

 

ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﻠﻴﺲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻫـﻪ ﻣـﻴﻼﺩﻱ ۱۹۸۰ ﺑـﻪ ﺍﻳـﻦ ﺳـﻮ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺍﻗﺒـﺎﻝ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣـﺪﻝ ﻫـﺎﻱ ﻣﻌﻤـﻮﻝ ﭘﻠـﻴﺲ ﻛـﻪ ﻣﻘﺒﻮﻟﻴـﺖ ﺟﻬـﺎﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺳﺎﻻﺭﻱ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻭ ﻓﻦ ﺳﺎﻻﺭﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺯﻳـﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﺮﺍﺳـﺎﺱ ﻣـﺪﻝ ﻫـﺎﻱ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﻠﻴﺲ، ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺮﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔـﻆ ﺑـﻲ ﻃﺮﻓـﻲ ﻭ ﺍﻓـﺰﺍﻳﺶ ﻛـﺎﺭﺍﻳﻲ ﺑﺎﻳـﺪ ﺍﺯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﻣﺠﺮﻣﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﻜـﺎﺏ ﺟـﺮﻡ ﺑﺎﺷـﺪ . ﺑـﺮﻋﻜﺲ، ﺍﻳﻦ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﭘﻠﻴﺲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﻁ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋـﺎﺕ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﻣﺜﻼ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﭘﻠﻴسﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺎﺷـین ﮔﺸـﺖ ﺑﺰﻧﻨـﺪ ﺑـﺎ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﻼﺕ ﻭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛﻮﭼﻚ ﺑﻪ ﺣﻮﺯﻩ ﻣﺮﺍﻗﺒﺘﺸﺎﻥ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨـﺪ. ﺑﺮﺍﺳـﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻝ، ﭘﻠﻴﺲ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻤﺎﺭﺩ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﻗـﻒ ﺍﺟﺘﻤـﺎﻉ محلی کند و در ﺻﺪﺩ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ ﻣﺤﻼﺕ ﺣﻮﺯﻩ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷـﺪ. ﺁﻥﻫـﺎ ﺩﺭ ﭘـﻲ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﻧﻴﺎﺯﻫا ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﻛـﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻫـﺎ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺜﺎﻝ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ ﺁﻥﻫـﺎ ﻣﻨﺠـﺮ ﺑـﻪ ﺗﻤﺎﻳـﻞ ﺑـﻪ ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺭ ﻳﺎﺑﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻝ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺎﻳـﺪ ﻣﻌﻠﻮﻣـﺎﺕ ﻛﻠـﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻟﺰﻭﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨـﻪ ﺍﻱ ﺧـﺎﺹ ﺗﺨﺼـﺺ ﺩﺍﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﻠﻴﺲ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑﺎﺷﺪ.

 

بنابراینﺗﺸﻜﻴﻞ ﭘﻠﻴﺲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﺗﻼﺷـﻲ ﺑـﺮﺍﻱ ﺍﺳـﺘﻘﺮﺍﺭ ﻧﻴـﺮﻭﻱ ﭘﻠـﻴﺲ و ﺑـﺎ ﺧﺼـﻠﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﻻﺭﺍﻧﻪ ﺗرﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻝ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺽ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺍﺳـﺘوﺍﺭ ﺍﺳـﺖ ﻛـﻪ ﭘﻠـﻴﺲ ﻣـﻮﻗﻌﻲ ﻛﺎﺭﺍﻳﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻛـﻪ ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋـﺎﺕ ﻣﺤﻠـﻲ ﺑﺮﺧـﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷـﺪ ﻭ ﺧـﻮﺩ ﺟﺰﺋﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺎ ﺟﻨﺒـﻪ ﻫـﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻘﺶ ﭘﻠﻴﺲ ﺩﺭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﻧﻈﻢ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺎﺷﺪ.

 

مبحث دوم: اهداف و وظایف پلیس

 

بر اساس ماده ۳ قانون ناجا: هدف از تشکیل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، استقرار نظم و امنیت، تأمین آسایش عمومی و فردی و وظایف ظابطی است. در ذیل به تعریف هر یک از این وظایف پرداخته شده است.

 

گفتاراول: استقرار نظم و امنیت

 

استقرار نظم و امنیت از جمله مباحث بسیار مهم و مبنایی در سازماندهی امور و انتظام در کارهای حکومتی‌ است. توجه و اهتمام بدین امر مهم در امور داخلی و خارجی حکومت اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد؛ چرا که‌ بدون امنیت،توسعه در هیچ زمینه‌ای(سیاسی،فرهنگی و…)ایجاد نخواهد شد. بی تردید از نیازهای اساسی اعضای جامعه، نیاز به نظم و امنیت در جامعه است. وجود نظم و امنیت سبب می شود افراد با آسودگی به فعالیت های کاری، علمی و تفریحی خود بپردازند. احساس ناامنی سبب تشویش در اذهان جامعه می شود.

 

بر مبنای مطالعات جرم شناختی، نیروی برقراری امنیت و آسایش در جامعه باید نیروی دولتی و کاآزموده باشد تا با ایجاد نیروی الزام آور قانونی سبب امنیت که حق طبیعی افراد در جامعه است شوند. این وظیفه خطیر در کشور ما به پلیس واگذار شده است تا با کاآزمودگی و پایین آوردن سطح اشتباهات خود، جامعه ای امن و عاری از هر گونه تشویش ایجاد نماید.

 

بر اساس ذاتی بودن احساس نظم و امنیت، از ابتدا در همه جوامع بشری نیروی الزام آور امنیت وجود داشت هرچند به اشکال متفاوتی وظیفه امنیت را بر عهده می گرفتند. در جامعه ما این وظیفه بر عهده پلیس می‌باشد تا با مجهزترین تجهیزات و بر مبنای قانون درصد امنیت در جامعه را افزایش دهد.

 

پلیس نباید و نمی‌تواند به تنهایی بار مسئولیت تأمین نظم و امنیت را در جامعه به دوش بکشد و از این‌رو کارکنان نیروی انتظامی باید بیش از گذشته تلاش کنند تا شهروندان را در تمامیت کار پلیس مشارکت دهند. فرماندهان و مسئولان انتظامی با بهره گرفتن از دیدگاه‌های مردم برمشکلات امنیتی، انتظامی و ترافیکی و همچنین خواسته‌های جامعه آگاهی یافته و از آن در راستای تأمین نظم و امنیت بیشتر جامعه استفاده خواهند کرد.

 

گفتاردوم: تأمین آسایش عمومی و فردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...